زیاد نفهمیدم چی چی گفتی اما ظاهرا یه گربه بود که جوجه دیده بود و گرسنه هم بود. بعد این گربه رفت و رفت و رفت تا چند تا جوجه دیدو بعد خواست بره جوجه ها رو بخوره که یهو مامان مرغه از اون ور قد قد کنان سر رسید و با بالهای باز به گربه گرسنه حمله کرد و اولین نوکشو کوبید وسط کله گربه. گربه هم با یه میییییییییییییووووی بلند اول یه چند متری عقب پرید و چنگولاشو درآورد که به مامان مرغه حمله کنه. این وسط نوک طلایی و کاکل حنایی و دم عسلی (جوجه ها) از ترسشون رفته بودن زیر یه سبدی قائم شده بودن. خلاصه جونم بگه براتون جنگی در گرفت بین مامان مرغه و گربه گرسنه. کم مونده بود گربه با چنگولهای تیزش مامان مرغه رو زخمی کنه و برنده جنگ بشه که یهو از اون ور بابا خروسه بدو بدو قوقولی قوقولی کنان خودشو رسوند و پرید رو کمر گربه و یه نوک محکم کوبید وسط کله گربه بیچاره. گربه تا به خودش بیاد مامام مرغه دومین نوکو گذاشت رو دماغ گربه و اینطوری شد که گربه بیچاره دمشو گذاشت رو کولشو فرار کرد و دیگه نتونست زیاد چنگول بکشه. جوجه ها هم جیک جیک کنان از زیر سبد اومدن بیرون رفتن زیر بالهای مامانشون قائم شدن و همه چیز خوب شد. من فقط همینها رو فهمیدم از شعرت
دقیقا
مرسی
زیاد نفهمیدم چی چی گفتی اما ظاهرا یه گربه بود که جوجه دیده بود و گرسنه هم بود. بعد این گربه رفت و رفت و رفت تا چند تا جوجه دیدو بعد خواست بره جوجه ها رو بخوره که یهو مامان مرغه از اون ور قد قد کنان سر رسید و با بالهای باز به گربه گرسنه حمله کرد و اولین نوکشو کوبید وسط کله گربه. گربه هم با یه میییییییییییییووووی بلند اول یه چند متری عقب پرید و چنگولاشو درآورد که به مامان مرغه حمله کنه. این وسط نوک طلایی و کاکل حنایی و دم عسلی (جوجه ها) از ترسشون رفته بودن زیر یه سبدی قائم شده بودن. خلاصه جونم بگه براتون جنگی در گرفت بین مامان مرغه و گربه گرسنه. کم مونده بود گربه با چنگولهای تیزش مامان مرغه رو زخمی کنه و برنده جنگ بشه که یهو از اون ور بابا خروسه بدو بدو قوقولی قوقولی کنان خودشو رسوند و پرید رو کمر گربه و یه نوک محکم کوبید وسط کله گربه بیچاره. گربه تا به خودش بیاد مامام مرغه دومین نوکو گذاشت رو دماغ گربه و اینطوری شد که گربه بیچاره دمشو گذاشت رو کولشو فرار کرد و دیگه نتونست زیاد چنگول بکشه. جوجه ها هم جیک جیک کنان از زیر سبد اومدن بیرون رفتن زیر بالهای مامانشون قائم شدن و همه چیز خوب شد. من فقط همینها رو فهمیدم از شعرت
مرسی گلم از حضور سبزت...
ممنون که سر زدین
تشبیه جالبی بود ...
من نفهمیدم منظور پستتو!
سلام
تا حالا اینجا
nesvan1.wordpress.com
یا
nesvan.wordpress.com
رفتی؟
مداد این ذوق تو برای فهمیدن و درک نوشته تو حلقم ):*
چطور کیانی؟
-: )
من چطوری برات رمزم را خصوصی بذارم؟
[گل]
این ستاره هه را جدید اضافه کرده ای ها!
.
تو هم با این نوشته هایت!
خیلی ممنونم دوست عزیز...
امیدورام همیشهایام به کام باشه
ملتهب که شوند...
چشمانت...
لبانت...
حرفی نیست!!
عشق بازی آغاز شد...
شرمنده روم به دیوار اونا جوجو نیست جی جیه
و من همین که غزل خواندم، غزل تجسمی از زن شد
و زن که شعر مجسم بود، خدای تازه شاعر شد...
این روزها همـــه آدمها درد دارند ؛
درد پول . . . درد عشـــق . . . درد تنهائی . . .
این روزها چقــــدر یادمان می رود زندگی بکنیم .../.
بسیار زیبا ...
یک سری به ما هم بزنی خوب است!
دوباره که خوندم با توضیح استعاره ایش یه قصه دیگه شد
اما بدون اون خوننده ات ازادی بیشتری داره برا تعبیر
شدی احمدی نژاد؟ سوال رو با سوال جواب می دی؟
همین جوری. محض تفریح یه سری بزنی بد نیس
خواندمش کیانی .
قبلا خونده بودیش یا وقتی من گفتم بعدش رفتی سراغش؟