نوشته بود : با اولین دوست دخترم هیچوقت نخوابیدم. احمقانه است اما آن زمان فکر میکردم که این کار را ( خوابیدن را) باید بگذاریم برای بعد از ازدواج. همهی احساسم را با نوازش دستهایش و گاه بوسهای بر پیشانی و گونهها نشان میدادم. و او هم مردد بود که میخواهد یا نه. خوابیدن با من را و حتی خود من را.
حسرت خوابیدن با او را هنوز دارم. بعد از سالها حتی. حالا بعد از سالها میدانم که مرا میخواهد. هنوز دوستش دارم. یعنی فکر میکنم که دارم. اما نمیدانم چه چیز را دوست دارم: خوابیدن با او را یا خودش را؟ درگیر این سوالم که: آیا او در ذهنم باقی مانده تا به امروز، فقط به این علت که به وصالش نرسیدم؟
و اگر روزی با او بخوابم آیا دیگر نمیخواهمش؟ و یا جدای از سـlـــس میخواهمش؟ نمیدانم. و او چرا مرا میخواهد؟ چون یک رابطهی نافرجام داشته، تصور کرده با من رابطهی بهتری خواهد داشت؟ او چه چیز مرا میخواهد؟ با من بودن؟ با من خوابیدن؟ یا با من ماندن؟
یک چزهایی فرق دارد...
حکایتش!!
من هم با معشوقم هنوز هم رابطه دارم نه رابطه عاطفی و نه رابطه جنسی و نه حتی دیداری
من او را فقط به خاطر خودش می خواستم من وقتی با دیدنش صدای ضربه های قلبم را که می شنیدم و رنگ پریده گی صورتم را و همراه با آن نگاهی که هیچوقت نتوانستم معنی اش را بفهم را دوست داشتم
من سالیان سال است که با او زندگی می کنم و سالیان سال است که دیگر ندیده امش
کامل بود و بی نقص و ...
کی این رو نوشته؟
چیزی برای گفتن بیشتر باقی نذاشته!!
سلام
مبهم است داستان قبل از کشف و بعد از آن ...
شاید اعتقاد جالبی نباشه اما شدیداب ه این معتقدم که به محض اینکه باهاش بخوابه عطشش از بین میره ...
باشماق ِ جان
بروم لوتان دهم
هان؟
هم به عیال بزرگ
هم به دلبرک هنوز دلخواسته
هان؟
(لبخند شیرین)
فکر کنم داستانت برای بیشتری ها اتفاق افتاده باشه.
Tabiaatan avalinha shirintarinand, ama dar kol b nazaram dust dashtan az majmue hame ina nashi mishe, agaram taraf khaam o javun bashe bishtar s.e.x barash tadaie eshq ro mikone
هوم؟!!
اولین ها همیشه توی ذهن می مانند.....به نظر من خیلی هم احساسی که به انها داریم برای همیشه توی دلمان میماند...وخیلی هم مقدس وار میماند....
هر چه دست نیافتنی تر زیباتر
داستان این مرد ، حکایت خیلی از ماهاست و حتی شاید من ...
زیباست متنت که هر سلیقه ای بیانگرش نیست
عزیزم ممنون که به من سر زدی....اومدم وبلاگتو هی اینور و اونور کردم و سردرگم شدم....که تو کی هستی....چی میگی....و واقعا چی میگی.....جالبه ها بعضیا با مرموزیت قشنگن.