من به برکت نگاهت ایمان دارم و به آبهای که از زلال نگاهت جاریست... ............................................. غم با ما صبحها بیدار میشه ،کنارمون فدم میزنه و شب روی بالشت ما خوابش میبره تا صبح های دیگر ..................................................... کاش میشد غمگین نباشی
سلام خیلی به اسمت برخورده بودم مخصوصا تو وبه رحمان اما نمیشد بیام بخونمت امروز که اومدم خیلی خوشم اومد تقریبا همشو خوندم زیبا و جذابن نوشته هات نمیدونم حالا خودتم اجاره ای هستی یا نه افکارتو به مردا اجاره دادی گاهی دلم میخواد یه زنه هرزه باشم بی قید بی بند اما اینم قدرت میخواد...................
مرسی.تمام حسهای خوبم از جانب شما می وزند
من به برکت نگاهت ایمان دارم
و به آبهای
که
از زلال نگاهت جاریست...
.............................................
غم با ما صبحها بیدار میشه ،کنارمون فدم میزنه و شب روی بالشت ما خوابش میبره تا صبح های دیگر
.....................................................
کاش میشد غمگین نباشی
زیباست
درود بسیار ...
غمگین است دیگر ... چه بگویم؟
من درک نمی کنم ... منِ مذکر ...
معنیشو متوجه نشدم !
حتی تو نگاه ۱ غریبه
در همه چی غمی ست
این از اون حرفاست که به تو نمیادا !!
همیشه پای یک زن در میان است....
خسته نباشی بانو
چه قدر غمگینی بانو ...
و شاید یه نشاطی که ما نمی بینیم!!
نبینم غمتو
ظاهرا تو زندگی خیلی ها هیچ غمی نیست!!!
منظورم کامنتهای بالاست.
سلام
خیلی به اسمت برخورده بودم مخصوصا تو وبه رحمان اما نمیشد بیام بخونمت
امروز که اومدم خیلی خوشم اومد تقریبا همشو خوندم
زیبا و جذابن نوشته هات
نمیدونم حالا خودتم اجاره ای هستی یا نه افکارتو به مردا اجاره دادی
گاهی دلم میخواد یه زنه هرزه باشم
بی قید بی بند
اما اینم قدرت میخواد...................
سکس
با طعم غصه ...
تنها
در آغوش تو
می فروشند ...