به اندازهی همهی بدبختیهام دوییدهام تا رسیدم جایی که تو هستی ،
اما نه تو اینجایی، نه خدا، نه حتی یه چیز مسخره که آدم بخواد ورش داره و برگرده…
سلاموالله نمیدونم چی بگم
بن بست مطلق!
سلام بانو.. مثل همیشه زیبا نوشتی!ممنون بانو...
به اندازه ی تمام بدبختی ها....
مسیرو اشتباه رفتی
لایک
رفیق در این هزاره ... ایستادن دگر مُد نیستبه روزمممنون از نگاهتان
زیبا و تفکر برانگیز بود.
درود بسیار ...خوب ولی تلخ...
چرا همش فکر می کنیم کسی رو که میشناسیم می دونیم کجاست؟
سخت نگیر به خودت ٬ بی خیال همه شون
تلخی خنده دار قضیه اینه کهاز همون اولش نه تو اینجا بودینه خدافقط قرار بود من بودو ام تا بدبختی تو دنیا بی معنی و خاک تو سر نمونه!این بود که ورس داشتم!!
سلام
والله نمیدونم چی بگم
بن بست مطلق!
سلام بانو.. مثل همیشه زیبا نوشتی!
ممنون بانو...
به اندازه ی تمام بدبختی ها....
مسیرو اشتباه رفتی
لایک
رفیق در این هزاره ... ایستادن دگر مُد نیست
به روزم
ممنون از نگاهتان
زیبا و تفکر برانگیز بود.
درود بسیار ...
خوب ولی تلخ...
چرا همش فکر می کنیم کسی رو که میشناسیم می دونیم کجاست؟
سخت نگیر به خودت ٬ بی خیال همه شون
تلخی خنده دار قضیه اینه که
از همون اولش نه تو اینجا بودی
نه خدا
فقط قرار بود من بودو ام تا بدبختی تو دنیا بی معنی و خاک تو سر نمونه!
این بود که ورس داشتم!!