بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

یه جای کار می لنگه

 

  

  

 

داشتم تمرین می‌کردم دل‌ام برای کسی تنگ نشود.  

 

 

هر چیزی که تنگ نشود لزومن گشاد هم نیست و من تمرین ناموفقی داشتم ! 

 

 

 

 

 

نظرات 22 + ارسال نظر

بازم فوق العاد بود

اااااااای واای دیر رسیدم من رای دادم!!!
هدره توام خوجله دوسی.....

ناجی 26 مرداد 1390 ساعت 02:26 http://www.aref170.blogfa.com

سلام عزیزم.. موزیک بسیار زیبایی داری.. دلم باز شد معلومه مثل من خیلی خسته ای..

پَـ ـرشـ ـان 26 مرداد 1390 ساعت 02:33

من روشنم چیکار کنم؟...
رای نمی دم... نوشتم چرا تو وبلاگم...

به نظرم هدرت خیلی خوبه... حسی که اسم وبلاگ به آدم میده رو چند برابر می کنه... اما کاشکی یه کوچولو با کیفیت تر بود

ناجی 26 مرداد 1390 ساعت 02:33 http://www.aref170.blogfa.com

باور میکنی وقتی از پنجره بیرون و میبینم از آدما میترسم.. نمیگم صادقم شاید احمقم.. من فقط سپر بذیهای مردمم..

ناجی 26 مرداد 1390 ساعت 03:00 http://www.aref170.blogfa.com

تصادفی... اره همه دروغگو و دزدن.. از همین ها داغونم.. من له شدم..

ناجی 26 مرداد 1390 ساعت 03:07 http://www.aref170.blogfa.com

من تازه وارد دنیای وب شدم ۱ ساعته حدودا... فکر نمکنم بشناسمت.. حس میکنم از بس از این دنیای بی رحم ضربه خوردی سفت و با تجربه شدی.. داغونم

ناجی 26 مرداد 1390 ساعت 03:30 http://www.aref170.blogfa.com

نای حرف زدن ندارم.. خیلی خسته.. یه آغوش محبت میخوام.. یکی که درک کنه.. میخام گنجشککه کوری که گوشه کوچه افتادرو به یاد خودم نوازش کنم..

امیر سربی 26 مرداد 1390 ساعت 03:57 http://amirsorbi.blogfa.com

پشت شرمگاهت پنهان می شوم

و نام خودم را میگذارم مَرد!!
_________________________
امیر سربی 26 مرداد 90

ناجی 26 مرداد 1390 ساعت 04:02 http://www.aref170.blogfa.com

منو یاد یه هفته پیشم انداختی.. نزدیکه غروب بود.. منم انداختم اطراف شهر.. برای اولین بار با صدای بلند گریه میکردم و فحش میدادم.. از همه جا فراری.. نفیام سنگین شده.. از تنهایی تو فضا معلق شدم.. بدون هیچ جاذبه.. خستم عزیز.. دوست دارم تو اغوشت با صدای بلند مثل بارون گریه کنم..

ناجی 26 مرداد 1390 ساعت 04:08 http://www.aref170.blogfa.com

همین که منو میفهمی اروم میشم.. تو دلم دارم مجسمت میکنم تا شاید از تنهایی بیرون بیام.. باورت میشه سبک شدم انقدر که میتونم لبخند رو با لبام لمس کنم..

سلام
بانو جان ببین یه سری اتفاقاتی افتاد که مجبور شدم علی رغم میل باطنی اینکارو بکنم.

وبلاگ جوجو از کیفیت لازم برای شرکت در مسابقه برخوردار نبود و دوستان زیادی اعتراض کردن بصورت خصوصی.

ولی در کل چون دور اول انتخابات بود ازین اشتباها پیش میاد

امیدوارم باعث ناراحتی کسی نشده باشم. بالاخره من تنهایی دارم همه کارهارو انجام میدم و دست تنهام.

یه کم کارم سخت شده و تصمیم گیری دشوار.

سنگ بانو 26 مرداد 1390 ساعت 11:27 http://sangbanoo.blogfa.com

من هم خیلی وقته دارم تمرین می کنم ولی...
واقعا گاهی حس می کنم دل من از ازل تنگ آفریده شده و نمیشه کاریش کرد..

اپامه 26 مرداد 1390 ساعت 11:57 http://http:/apame64.blogfa.com

در دلم جا نگرفتی
به گمانم یا دل من خیلی کوچک بود
یا روحت زیادی بزرگ

مثل همیشه عالی بود بانو

میلاد 26 مرداد 1390 ساعت 12:29 http://ghahvesigar.blogfa.com

پس گشاد کن

h.k 26 مرداد 1390 ساعت 13:49 http://www.cubeme.blogsky.com

قشنگ بود مخصوصا اون قبلیه ...همون مرد ه که نگاهش بوس بود...

رحمان 26 مرداد 1390 ساعت 14:27

نیایم که نمی آیی
گشادی از ماست
این که دیگر فکر کردن نداشت بانو

کوسه جنوب 26 مرداد 1390 ساعت 15:03 http://kooseyejonoob.blogfa.com

عروس خانم 26 مرداد 1390 ساعت 15:27 http://saathayegozara.blogfa.com

استثنائا این پستتو دوست داشتم

چخده قشنگ بود این....

ارسطو 27 مرداد 1390 ساعت 02:29 http://arastoo7.blogfa.com/

چرا لزوما گشاد است

Fareza 6 شهریور 1390 ساعت 22:11 http://www.fareza.blogfa.com

بانو
عجب جملات زیبایی میگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد