لـوسَــم کُــن
شهـlـوت هیــlـزَم را دَست بِکش
لیـــز خور بر انـــدامم
ببوس پـــاهـــای برهنــــه ام
کَــم طــاقتــم.
با مَـن لاس بــزن
شورش را دَر بیــــاوَر !
بابِ مِیلَت
کُــــن مــــرا !
دوستان گودری ایمیل آدرس م تغییر کرده . لطفا مرا با این ایمیل ادرس اد و فالؤ کنید .
مرسی
من این چیزی که گفتی رو بلد نیستم.
فدات
عالی بود. یه پست که هرجای دیگه میدیدمش می فهمیدم تو نوشتیش.
مبارکه. من که چشمام رو بستم تموم شد بگو باز کنم
دیوونه :)
خمیره مگه؟
پی نوشت: حالا چرا زیادی؟
یکی از دوستان برام ساخته .باید از او پرسید .
خییییییلی ناب بود و خالص و اسپیشال ...
عاشششششششقش بودم
شونصد بار خوندمش .
مگر نه این است دنیا هم ما را اجاره کرده است ؟!
هوم ..
بهم دست نزن.
به من نزدیک نشو.
من باب میل هیچ کس نمیشوم.
ممنونم از توضیحت.
یاعلی
aliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
موقعیت شاعر رو درک می کنم. یه اصطلاحی هست که به این حالت میگن که الان نمی تونم بگم.
من، مال تو!
ببینم میتوانی مرا به اوج برسانی...!
کار هرکسی نیس...ها....
همون .
خاک به سسسرم...بدمت گشت ارشاد؟؟؟؟؟؟؟
تو این همه عاشقونه با خانومی ت داری من حرفی زدم ..
فقط کمی دلم خواست .همین .آدمش را نداریم هوسش هم نکنیم اقای علی رضا ؟
داشتم وبگردی میکردم که به اینجا برخوردم
آدمش هم به موقع ش پیدا می شه. یه مقدار صبر می خواد . حالا شایدم مال بعضی ها صبر ایوب می خواد ولی شما به دلت بد نیار. مال شما زودتر از این حرفهای پیدا می شه و اون وقته که .... دیری دیریم
یعنی چقد زودتر :دی
ای بابا .
سلام
بابت نبودن هام واقعا منو ببخش
هم اینکه سرم خیلی شلوغه و هم وضع اینترنت اداره و خونه بهم ریخته
دیروز و امروز هم کافی نت اومدم و آن شدم
والا زن زیادی رو بخاطراین نوشتم چون اون آی دی مورد نظرت اون روز جواب نمیداد و من اولین چیزی که نزدیک بهش به ذهنم رسید رمان زن زیادی اثر زنده یاد جلال آل احمد بود
البته روز بعد اون آی دی دومیه جواب داد و خیلی نزدیک به درخواستت بود
اگه اسمش ناراحتت میکنه دومی رو برات فعال میکنم
نه عزیزم ..ممنون از مهربونیت .همین خوبه !
اقا رضا اینم جواب شما که چرا ایدی من شد زن زیادی !
پررو میشه ها ...
این یعنی که خیلی دلت از طرف پره !؟
حالا مخاطب کیه ؟
دل که پر نیست ...
مخاطب خاصی هم نداشته ..
فقط کمی ..
آره همون !
چی بگم والله. شانس آوردیم این دوست جنوبی عزیزمون اون موقع "آدمکش کور" رو نخونده بود وگرنه آی دیت چی می شد؟!!!!
دیونه :دی
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد ...
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که می دانی من چگونه عاشقت هستم
لمس کن این با تو نبودن ها را لمس کن ...
همیشه عاشقت میمانم
شاعرش را نمی شناسم
لمس م کن ..
Hes mikonam avaz shodi,,un qadimie nisi!