میله های مترو،
دیگر ارزش گرفتن هم ندارد
وقتی دستی بازویت را توی مشتش نمی فشارد .
صرفا جهت اطلاع :
که زندگی هر کدوم از ما داستان های کوتاهی ست خواندنی و نوشتنی
نه به یاد بیاد ماندنی !
آخ گفتیhttp://autoreclose.blogsky.com/
درد بسیار بانو ...خیلی خیلی زیبا نوشتید و خیلی هم غمناک ...امیدوارم دست های گرم و عاشقی باشد ...
موفق باشید.
تو میله ها را بگیر منم بازوانت را
هر :تویی: ؛او؛ نمیشه جانم
حالا میله رو بگیر تا نیوفتی شاید فرجی شد
خودتو معطل دست کسی نکن که ارزشتو نمیدونهخودت واسه خودت همه چیز باشدست باش برای گرفتنپا باش برای همراهیپشت باش برای از پا در نیومدنهیچ کس چون تویی نیست برای صادقانه بودن باهات
تنهائی درد دارد / می فهمی که
ساموعلیکوم حالا تو میله رو بگیر . خدا رو چه دیدی ؟ شاید غریبه ای دستش با بازوهات آشنا شد و همین آشنایی کار دستت داد .عزت زیاد
را تا حالا فکر مبکردم ادامه مطلبات رمز داره :؟!از خودم ناامید شدم |:
چرا بیادماندنی نباشه بانو ؟
تلخی هایش اگر به یاد ماندنی نیست فراموش شدنی هم نیست.....مگه نه؟
میگم نفس بیا واست یه سایت بزنم...تا اگه فیلتر شدی زبونم لا...بشه با فیلتر شکن مطالبت رو خوند..حیفه هی بنویسه هی همه چی حذف شه....سایت رو اگر فیلتر کنن هم آدرس عوض می کنیم...لا اقل مطالب رو میشه منتقل کرد..نه مث وبلاگ که همه چی از دست میرهخوبه؟
تونل مترو مثل ماری دنبالم می کند تا نیشم بزندو منمنتظرم تا تو از همان دخترک همیشگی برایم فال بخرییادم رفته است دستانت را کم آورده ام
آی گفتی . هیچ چیز ارزش گرفتن نداره بدون دستی که بازویت را نگرفته باشه
درود بسیار بانو ...قسمت پایانی داستان را گذاشتم.
خرج چندانی نداره ،کلش یه چیزهایی حدود 25 هزار اومان میشه.گفتم شاید اگر به وب نویسی علاقه داشته باشی بخوای اینجوری هم بشه دیگه.در کل ما در خدمتیم همه مدله.
خوب اگه یکی بازوت رو بگیره ، دیگه چرا میله رو بگیری؟!
این جهت اطلاعاتت منو مرده
چرا من اینقد دیوونه نوشته هات شدم ؟خدا کنه تبم سرد نشه
جمله آخرت صرفا جهت اطلاع خیلی درد داشت!مث سیخی که یهو بره تو ماتحت آدم!یعنی همه از یاد میریم دیر یا زود.....
ای خوش آن نغمه که مردم بسپارند به یاد...
آخ گفتی
http://autoreclose.blogsky.com/
درد بسیار بانو ...
خیلی خیلی زیبا نوشتید و خیلی هم غمناک ...
امیدوارم دست های گرم و عاشقی باشد ...
موفق باشید.
تو میله ها را بگیر منم بازوانت را
هر
:تویی:
؛او؛
نمیشه
جانم
حالا میله رو بگیر تا نیوفتی شاید فرجی شد
خودتو معطل دست کسی نکن که ارزشتو نمیدونه
خودت واسه خودت همه چیز باش
دست باش برای گرفتن
پا باش برای همراهی
پشت باش برای از پا در نیومدن
هیچ کس چون تویی نیست برای صادقانه بودن باهات
تنهائی درد دارد / می فهمی که
ساموعلیکوم
حالا تو میله رو بگیر . خدا رو چه دیدی ؟ شاید غریبه ای دستش با بازوهات آشنا شد و همین آشنایی کار دستت داد .
عزت زیاد
را تا حالا فکر مبکردم ادامه مطلبات رمز داره :؟!
از خودم ناامید شدم |:
چرا بیادماندنی نباشه بانو ؟
تلخی هایش اگر به یاد ماندنی نیست فراموش شدنی هم نیست.....
مگه نه؟
میگم نفس بیا واست یه سایت بزنم...تا اگه فیلتر شدی زبونم لا...بشه با فیلتر شکن مطالبت رو خوند..حیفه هی بنویسه هی همه چی حذف شه....
سایت رو اگر فیلتر کنن هم آدرس عوض می کنیم...لا اقل مطالب رو میشه منتقل کرد..نه مث وبلاگ که همه چی از دست میره
خوبه؟
تونل مترو مثل ماری دنبالم می کند تا نیشم بزند
و من
منتظرم تا تو از همان دخترک همیشگی برایم فال بخری
یادم رفته است دستانت را کم آورده ام
آی گفتی . هیچ چیز ارزش گرفتن نداره بدون دستی که بازویت را نگرفته باشه
درود بسیار بانو ...
قسمت پایانی داستان را گذاشتم.
خرج چندانی نداره ،کلش یه چیزهایی حدود 25 هزار اومان میشه.
گفتم شاید اگر به وب نویسی علاقه داشته باشی بخوای اینجوری هم بشه دیگه.
در کل ما در خدمتیم همه مدله.
خوب اگه یکی بازوت رو بگیره ، دیگه چرا میله رو بگیری؟!
این جهت اطلاعاتت منو مرده
چرا من اینقد دیوونه نوشته هات شدم ؟
خدا کنه تبم سرد نشه
جمله آخرت صرفا جهت اطلاع خیلی درد داشت!
مث سیخی که یهو بره تو ماتحت آدم!
یعنی همه از یاد میریم دیر یا زود.....
ای خوش آن نغمه که مردم بسپارند به یاد...