وقتی کسی ادعا می کنه که بعqی ها رو باید فقط روی تخت شناخت سبب می شه که خیلی ها که از نزدیک نمی شناسنش فقط زوم کنند روی قسمت جنسی قضیه و وقتی که همون کس اسم وبلاگش رو می ذاره بانوی اجاره ای بازهم افراد زوم می کنند روی قسمت جنسی قضیه. ما ایرانی ها ، تا اونجا که من فهمیدم، وقتی صحبت سکس به وسط میاد تقریبا همه مون بیماریم. یه نگاه به بلوتوثهای توی گوشی هامون بکنید متوجه منظورم می شید. همین بیماری سبب می شه که خیلی ها به سمت وبلاگ شما جذب بشن چون فکر می کنند که حتما یه لقمه چرب و نرمی ... چیزی اینجا بهشون می ماسه. نتیجه این کشش رو هم خودتون بهتر از من دیدید. وبلاگ من هم تقریبا اندازه شما بازدید کننده داره ولی حتی یه کامنت هم برام نمی ذارند. راحت راحت. دریغ از یه تشکر خشک وخالی. قصد مقایسه ندارم که کی بهتر می نویسه. می خوام این رو مقایسه کنم که کی چی داره می نویسه و این چی نوشتن چقدر اختلاف ایجاد می کنه در بازدید کننده و رفتار خواننده ها. نمی دونم چرا اون پست رو گذاشتید. اولین اسمی که به ذهنم رسید نوشتم. دلیلش رو هم گفتم. هیچ وقت به ظاهر آدمها برای قضاوت درباره شون قناعت نکردم. شما رو هم بیشتر به عنوان یه انسان شدیدا اهل مطالعه می شناسم. این همه نوشته های شما که بعضی هاشون خیلی هم عمیق هستند نشون دهنده این هستند که نسبت به مسائل اطرافتون بی تفاوت نیستید و هر چیزی رو عمیق نگاه می کنید . واضحه که من هم مثله بقیه نمی تونم از پشت فیلتری به نام "وبلاگ بانوی اجاره ای" به اون روح حقیقی و جوهری که نویسنده این وبلاگ داره دست پیداکنم.ولی همین که می دونید مریم مجدلیه کی بوده نشون دهنده کتاب خون بودن شماست. وگرنه برید سرکوچه تون بایستید واز 1000 نفر رندام بپرسید ببیند چند درصد می دونند که مریم مجدلیه اصلا کی بوده. خیلی دوست دارم بدون بقیه دوستانتان چه اسمی پیشنهاد کردن و آیا شما همین جوری واکنش نشون دادید یا نه؟ به هرحال شرمنده اگر ذهنتون رو آشفته کردم. رضاکیانی
وقتی کسی ادعا می کنه که بعqی ها رو باید فقط روی تخت شناخت سبب می شه که خیلی ها که از نزدیک نمی شناسنش فقط زوم کنند روی قسمت جنسی قضیه و وقتی که همون کس اسم وبلاگش رو می ذاره بانوی اجاره ای بازهم افراد زوم می کنند روی قسمت جنسی قضیه.
ما ایرانی ها ، تا اونجا که من فهمیدم، وقتی صحبت سکس به وسط میاد تقریبا همه مون بیماریم. یه نگاه به بلوتوثهای توی گوشی هامون بکنید متوجه منظورم می شید.
همین بیماری سبب می شه که خیلی ها به سمت وبلاگ شما جذب بشن چون فکر می کنند که حتما یه لقمه چرب و نرمی ... چیزی اینجا بهشون می ماسه.
نتیجه این کشش رو هم خودتون بهتر از من دیدید. وبلاگ من هم تقریبا اندازه شما بازدید کننده داره ولی حتی یه کامنت هم برام نمی ذارند. راحت راحت. دریغ از یه تشکر خشک وخالی. قصد مقایسه ندارم که کی بهتر می نویسه. می خوام این رو مقایسه کنم که کی چی داره می نویسه و این چی نوشتن چقدر اختلاف ایجاد می کنه در بازدید کننده و رفتار خواننده ها.
نمی دونم چرا اون پست رو گذاشتید. اولین اسمی که به ذهنم رسید نوشتم. دلیلش رو هم گفتم. هیچ وقت به ظاهر آدمها برای قضاوت درباره شون قناعت نکردم.
شما رو هم بیشتر به عنوان یه انسان شدیدا اهل مطالعه می شناسم. این همه نوشته های شما که بعضی هاشون خیلی هم عمیق هستند نشون دهنده این هستند که نسبت به مسائل اطرافتون بی تفاوت نیستید و هر چیزی رو عمیق نگاه می کنید . واضحه که من هم مثله بقیه نمی تونم از پشت فیلتری به نام "وبلاگ بانوی اجاره ای" به اون روح حقیقی و جوهری که نویسنده این وبلاگ داره دست پیداکنم.ولی همین که می دونید مریم مجدلیه کی بوده نشون دهنده کتاب خون بودن شماست. وگرنه برید سرکوچه تون بایستید واز 1000 نفر رندام بپرسید ببیند چند درصد می دونند که مریم مجدلیه اصلا کی بوده.
خیلی دوست دارم بدون بقیه دوستانتان چه اسمی پیشنهاد کردن و آیا شما همین جوری واکنش نشون دادید یا نه؟
به هرحال شرمنده اگر ذهنتون رو آشفته کردم.
رضاکیانی
مردا هم همچنین
ولی واقعا خوشبخت اند
فقط فکر کنن ...
شاید واقعا با وجود یه مرد خوشبخت باشند کسی چه می دونه
کاش هییییییییییییچ وقت هیییییییییییییچ احتیاجی نبود ....
شایدم بدبخت ...
خوبی بانو ؟
آخخخ آخ دس گذاشتی رو بدبختی زنا