بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

سـLــیته

 
 
 
ما اصلاً چه‌کار داریم به دامن ِ شما؟ سربه‌زیری وصیّتِ آقامان بود. حالا هم که هنوز حالِ‌مان خوش نشده،
شما تندی شوفر خبرکردی ما را ببرد. یک‌کلام پرسیدیم شوهری چیزی نداری..؟
 
  
+ رواست آدم کلاه از سر بردارد به این عالی‌جنابان تعظیم کند... برای دانه‌دانه‌ی نوشته‌هایشان. 
این اندرونی یه مرخصی ساعتی ست ازین دنیا و آدماش،هرفقره می‌بَرَدمان لای
شمشادهای بهشت گرگم به‌هوا.بیشر کارها از سرور عزیز جناب پورج خان ست.
 
 
نظرات 9 + ارسال نظر
باشماق 12 تیر 1391 ساعت 14:59

بانو وقتی مطلبی را پیچ و تاب میدی فکر نمی کنی یک کسی مثل من تو این پیچ و تاب ها گم خواهد شد

از این دست نوشته دوباره خواهم گذاشت ..اشنا میشوی کم کم

میلاد 12 تیر 1391 ساعت 17:03 http://ghahvesigar.blogfa.com

سلام ای بیمعرفت بانو (انقدر میگم تا خجالت بکشی)
اون زمونها بهتر بود گویا

(نگاه یورکی)

آقای آرام 12 تیر 1391 ساعت 19:35

نفهمیدم!

داش اکل را دیده ای ؟
دیالوگاش را یادت هست...؟
من شیفته چنین لات بازی حرف زدنام
در پست های اتی بیشتر اشنا میشی ..

وای باورم نمیشه دوباره برگشتی بانو ... خیلی خوشحالم ...

نازکم ...

ثمیلا 13 تیر 1391 ساعت 01:04 http://heart-beat11.blogfa.com

توشته هاتو خیلی دوست دارم...آرشیوتو تو غیبتت خووندم...خوشحالم دوباره می نویسی..
آهنگ وبت عالیه...دوست دارم اسم آهنگ وخوانندشوو بدونم...
مرسی

فدات شم نازکم ...لطف داری ...
اسم اهنگ و نمی دونم اما خواننده ش یاسمین ه .

پژوهنده 13 تیر 1391 ساعت 06:00 http://www.myfava.blogsky.com/

هر روز تکراریست

صبح هم ماجرای ساده ایست

گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند

تو بر نمی گردی ..

منظور نداشته که!!!!!

به شیرینی اینجوری گفتنش میارزه

آقای آرام 14 تیر 1391 ساعت 11:11

گرفتم

:)

شـ ـاسـ ـو ـآ 24 تیر 1391 ساعت 01:52

چقدر دلم آن مرخصی را می خواهد

همیشگی٬ نشد به ساعتی شم راضی ام

فقط کاش میشد از آدمها دور شد دور . . .

عزیزکم ..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد