اینکه هر روز بروی به تماشای مرد ِ آرام ی که همان طور سیگارش مانده گوشه ی لبش، مینویسد برای کسی که میداند روزی خواهد آمد و عـاشقش خواهد شـد،یک آهنگ هم توی هوا باشد ... همان که خیلی می بـردَت ... لذتی ست
اما اینکه بیاید سرت را بنشاند روی شانه ش و این آهنگ هم توی هوا باشد ... همان که خیلی می بردَت ...و او؛آنرا برایت حرف به حرف ( دَم دَم، باز دم.. ) معنی کند با همان یک نم ِ بوی ِ الکلی که از نفسش می مانَـد تویِ موهایت؛ چیزی از دنیای دیگر است
جالب بود... آن بوی الکل جریان متفاوتی را در شخصیت نوشتار ایجاد کرد.
جدای خوب یا بد بودنش...متفاوت بود.
تصور متفاوت...عشق و آرزویی متفات..
مرررسیی
الههی قطرههای بارانم برای رقصهای نهانی...
خوش به حال اقای ارام..
خوش به حال نفس..
لامصبا..یه لحظه چه حس مزخرفی گرفتم..!
زیبا شده م با این لبخند نه ؟!
از نگاه اون مرد آروم صحنه رو ببینی هم قشنگه
اینش را نمی دانم ...شاید باشد شاید هم ....
باید تعریفش کند برایم ...
واژههایت که مرا کُشت
ای شعر ِ درشت
گوش میچرخانم برای لبهایت و نجوایی که طعم سلیس هستیست در شبهایی تشنهی به خیر گفتن..
من هم می بینم مرد سیگار به گوشه ی لب را
نمی نویسد ولی سوزن را به کفش های پاره مثل دل خودش فرو می برد صدای ناله رادیو اش با او زمزمه می کند او از فراق وطن می خواند
رویاهایی که تراژیک نوشته می شوند
اخ که چقدر این اهنگ ادم را شاعر میکند نا خود اگاه..!
دهنش سرویس با این اهنگ..! :)
همیشه آدم مستتر در شعر از شاعر خوشبختتر است.
زندگی ات آرام بانو جان : *
نیست آهو ..
تو که میدانی نیست ..
سلام
مرد آرام و سیگار گوشه لب بودی مشروب از هر نفس
مطمئنا طوفانی مانند طوفان کاترینا تمام ذهن او را فرا گرفته ....
خیلی خوب و عالی تبریک
مرسی ./
سلام
امیدوارم روزگارت خوش باشه که نیست ولی بشه
مرسی مرد جوان .
میدانم
نیست
میدانی
نیستم
کاش بود
کاش باشد
اقلا
دست کم
برای تو
اهوی من
یه جایی خوندم ادما وقتی تنها میشن نویسنده میشن..
من خودمم همین حس هارو دارم..همدم خیلی چیز خوبی
میتونه باشه..!
بگذریم....به این امید که یه روز بشنوم دستات پره..
از هر چیزی که دوست داری..که دوستت داره..!
؛)
عزیزدلمی ... مث همیشه ارومم میکنه چینش پر از وسواس واژه هات ...
چی شده کیانی ؟
(نگران)