بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

رقیب عشقی "چیز" لازمی ست

 

مردهایی که بعد از بیست سالگی دوست داشته ام همه گی یک نقطه ی اشتراک دارند ! یک نقطه ی بزرگ ، که به چشم من بزرگ تر از چشم شماست قطعن ! و در بازه ی زمانی مشخصی فکری ام می کند . همه ی این مردها زنی را شریک مبانی حیات عاطفی مان می کنند که چیزی را در من تحریک نمی کند ! با زنی اداها و المان های عاطفی رد و بدل می کنند که مرا تهییج نمی کند ! معشوقه های بعد از من یا مِترس های پنهان شان همیشه از قماشی هستند که حسادت را در من برنمی انگیزانند ! حس رقابت را در من زنده نمی کنند . چیزی را بیدار نمی کنند که باعث تغییر بزرگی در جایی از بدنم ، ذهنم ، ادبیاتم یا درهرچیز دیگری از اجزای لاینفک من باشد ! با گذشت زمان خودم را فقط یک اسم می بینم در لیست زن هایی که کاملن بی شباهت اند به من و این گاهی ناخوشم می کند و گاهی متعجب ! ...  اینکه زنی داستانی با رقیب عشقیِ مفصلی نداشته باشد ، بسیار کسل کننده ست و من از این بابت زن خوشبختی نیستم ...   

نظرات 21 + ارسال نظر

آخه مگه میشه هیچ تاثیری در تو نداشته باشه؟؟؟
زن رقیب
خوشگل یا زشت
خوب یا بد
به هر حال آدم رو بهم میریزه
شاید اون مردا کسایی نبودند که تو به خاطرشون با کسی داستانی داشته باشی

لایک به خط اخرت ..

topoli 31 تیر 1391 ساعت 12:47 http://ghandeasal91.blogfa.com

واقعا ؟؟؟!!!

حتمنی .

خوشحالم که رقیب عشقی نداشتم

(لبخند)

باشماق 31 تیر 1391 ساعت 15:46

دختری را که بعد از پانزده سالگی دوست داشته ام برایم همیشه پرخاطره بوده همه چیزش اسمش چشمش
اندامش و حتی صدایش زمانی که کاسه ی آش نذری را به در خونه ما می آورد و من می گرفتم و مادرم می گفت چرا اینقدر زنگت زرد می شود وقتی او می آید

عشق .عشق اول !

بهزاد 31 تیر 1391 ساعت 17:25 http://Pandari.blogfa.com

شاید همه بگویند قدر زر زرگر شناسد قدر گوهر گوهری
اما باید بگویم هر کدام از اینها در کنار و از برای قدر شناسی سنگی رقیب در دست میگیرند

(لبخند)

میلاد 31 تیر 1391 ساعت 17:31 http://ghahvesigar.blogfa.com

اصولا ما مردها از این نوع حرص خوردن شما لذت می بریم. انگار معلوم میشه که مهمیم

ببین میلاد ..
هیچی

رضاکیانی 31 تیر 1391 ساعت 18:26

از بسکه این آقایون بعضی هاشون البته سلیقه هاشون اعوجاج داره.

ای جونم ..

shadow 31 تیر 1391 ساعت 19:05

به نظر منم عشقی که توش کند و کاو نباشه حال نمیده..

ینی جذابیت نداره..طرف از اون اول عاشق باشه و هیچ

تلاشی برای بی اهمیت نشون دادن تو نکنه حال نمیده..

باید یکم بچزونی..و یکمم گاهی چزونده بشی..

اینجوری جذابتره..!

این بچزونی رو خوب اومدی ...اما قبول داری بعضی وقتا ادم دست بر میداره از تقلا ؟
همیشگی خوب نیست ..اما گاهی بد نیست ادم رقیب قدری داشته باشد

مرسی

قابلت و نداشت نازکم ..

داش هدایت 31 تیر 1391 ساعت 22:48

ساموعلیکوم
شاید تکلیفت با خودت خیلی روشنه و میدونی که چی از رابطت میخوای . اما تو آبادی ما حتی به گربه های ماده هم حسادت میکنن .
نمیدونم چه اشکالی داره ادم با کسی بخوابه که همسر قانونیش نیست .
یا عاشق ناله های زنی بشه که اسمش تو شناسنامه آدم نوشته نشده .
کدومش غیر انسانی تره ؟
عزت زیاد

....
خیلی نوشتم ولی دیلت کردم ...بزار بین خودم و خودم بمونه حرفام .

سارا 31 تیر 1391 ساعت 23:44 http://raha-fashen.blogfa.com

شاید هم خوشبخت باشی...

منم حس میکردم باید زن خوشبختی باشد ..حتما نیست که گفته ..

میلاد 31 تیر 1391 ساعت 23:56

بانو بیا وبلاگم که حضورت واجبه تنبلی و با کلاس بازی رو بزار کنار و بیا

باشد می آیم اما به خدا کلاس نمیزارم ..خوب چکار کنم در مقابل بعضی از پست ها موچ میشم .

رادیکال 1 مرداد 1391 ساعت 01:19 http://raadikal.wordpress.com

اومدم یه چیز بنویسم صبر اومد
بد نبودا
اما تُف به این اعتقاد :/

میدونی اینجور اعتقادات چقدر ریسکی هستند ؟
گاهی ادم از بس ضعیف میشود حریف قدر می طلبد...

آدمیزادی 1 مرداد 1391 ساعت 06:26 http://adamizadi.blogspot.com

تو کجایی تا شوم من چاکرت؟

این حرف خودتم هست یا حرف بهاره ست؟هر کدومتون هستید بیاید که یه رقیب قدر دارم براتون

چیزی که مشابه اندیشه م باشد غالبا اینجا می گذارمش ...
حریف می طلبی ؟
جفت دستات پوچه آدمیزادی ...

آدمیزادی 1 مرداد 1391 ساعت 06:28 http://adamizadi.blogspot.com

یعنی عاشق همچین زن با اعتماد به نفس و لاتی ام.توی این وانفسای بی اعتماد به نفس بودن اکثریت زنها.

این روزها تنها خیانت های پی در پی مارا به زندگی امیدوار میکند.

رادیکال 1 مرداد 1391 ساعت 12:20 http://raadikal.wordpress.com

برای آدماهی ضعیف،تنها افتخار هماوردی با رقیب قَدَرشه
گویا مام افتخارمون همینه

خوشم به مرگ ..

میلاد 1 مرداد 1391 ساعت 14:03 http://ahvesigar.blogfa.com

از نوشته هام نقد کن خوب

آخر من از گیسوی تو خود را بیاویزم به دار (کلافه)

توت فرنگی 1 مرداد 1391 ساعت 18:21

عشق....
ما رو جه به این حرفها
زیاد شنیدم و می شنوم از این "عشق" ...
اکثر نوشته ها هم تو وبلاگ های مختلف به همین ختم میشه یا شروع میشه...
ما به همون دوست داشتنمون قانع ایم...
نفهمیدیم عشق چیه
و نمی خوام هم بفهمم....
البته اینی که همه می گن رو منظورمه
...

همیشه فهمیدن خوب نیست ..تو کار خوبی می کنی

آرام 2 مرداد 1391 ساعت 13:35 http://khialebehesht.blogfa.com

به نظرم اگه عشق واقعنی باشه ، اصلن احتیاج به ژست نیست.خود به خود مثه یه گوهر دوس داری ازش مراقبت کنی.نه که حواست باشه نپره از روبومت ، فقط سلامتش.آرامشش ،حتی چیزایی که ازشون لذت میبره رو عاشقی وحتی اگه به روش نیاری به روی روحت خودت میاری که نکنه چشمای ماهشو کسی دیگه هم عاشق شه... الان تو فکر کردی با یه دیوونه طرفی؟!

می دونی؟ امروز بدترین حالو داشتم .هیچ جا حرف نزدم
اما اینجا دوس داشتم با تو واین نوشته حرف بزنم

خوشحالم جای دنجی بود این کامنتدونی که خودتو پرت کنی توش و یه کم بمیری بی که بترسی ...

شـ ـاسـ ـو ـآ 5 مرداد 1391 ساعت 23:59

رقیب عشقی اصلا چیز خوبی نیست

saba 13 دی 1391 ساعت 14:48 http://www.narenjsan.blogfa.com

هزارتا لاک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد