بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

میدانم

  

تو یک جایی بدجوری چشمت به راه من است ...

 

 

نظرات 15 + ارسال نظر
رادیکال 1 مرداد 1391 ساعت 14:25 http://raadikal.wordpress.com

یاد این نوتم افتادم :

ایام رفته ورق میزند مرا
شاید یکی دوباره مرا خواند بی صدا

برای پست "گفتی خار اما نه خار من
عزیز دلم همه‌مون یه روزی کنده میشیم از زمین اما هیچ‌کدوم‌مون نمی‌دونیم که توی اون دستائی که مارو بلند کرده آیا، تنهاتریم یا نه؟

باشماق 1 مرداد 1391 ساعت 14:38

بانو میدونی که وبلاگت آدمو معتاد می کنه
یعنی یکی که پیداش بشه و یکبار بخونه همه ش دنبال توه که کی اپ می کنی
می ترسم بعد از یک مدتی برای ترکش ناچار به بستری شدن باشم

اگه می دونستی همین چندتائی که جسارت به خرج میدیدن و برای هر پستم کامنت میزارین چقدر برام مهم ین ؟چقدر خاصین ؟چقدر عزیزین ؟
چقدر به بوی هر کدومتوت عادت کردم و وابسطه تون شدم
این دست های خالی و سرد و اینجوری که مهربانانه می فشارید قدردانم

بهزاد 1 مرداد 1391 ساعت 15:16 http://Pandari.blogfa.com

او هم میداند که تو میدانی؟

پنداری .

توت فرنگی 1 مرداد 1391 ساعت 18:17

ینی این قدر تابلو هستم که فهمیدی ؟ :دی

تابلو هم نمیبودی اونی که باس بفهمه می فهمید (چشمک)

shadow 1 مرداد 1391 ساعت 23:48 http://paradaise.blogfa.com

+چشمات اذیتت میکنه؟

-نه

+پدر منو که در اورده..!

اخی نازی ....

رضاکیانی 2 مرداد 1391 ساعت 00:15

خوب چرا چشم به راهش می ذاری؟ آخی!!! گناه داره ها! سنگدل نبودی تو که بانو

نیستم اما به نفعشه ..خود خرش نمیفهمه من الان چرا دوری میکنم ازش

یک مرد خاص 2 مرداد 1391 ساعت 00:26 http://faraz290.blogfa.com


چشم اگر اگر چشم تو و

جا اگر جای من است

آنچه جائی نردسد

این راه است.

اخ ازین راه بی پایان و چشمای منتظر

نیلو 2 مرداد 1391 ساعت 01:18 http://for-me2025.blogfa.com

کاش برسم به راهش ..

کاش برسه به دستات ...

آره آره راست میگی بانو

این دلخوشیا نبود من دق میکردم!

من فدای خنده هات ...
اما من راست گفتم (بوس)

خوش به حالت

ای بابا .

رادیکال 2 مرداد 1391 ساعت 17:29 http://raadikal.wordpress.com

خیلی قشنگ گفتی.این کامنتت رو میدزدم لا مصصب

شبی که دست‌های‌‍م را (وقتی خیلی خواب بودم) ادامه بده، به انتهای آرامش می‌رسی(لبخند)

رادیکال 2 مرداد 1391 ساعت 23:12 http://raadikal.wordpress.com

به عبارت ساده "قصد هلاک " میکنی .

خطر ندارد این دستهای خالی ..شبیه شان میشوی ...خالی اما گرم

رادیکال 3 مرداد 1391 ساعت 19:57 http://raadikal.wordpress.com

اصولا شاعر از آن دست دیوانه های بی آزار است....نزدیکتر بیا

نه آن‌قدر نزدیک که نفهمی چه شد، کجا شد، که بود؛
که وقتی از خواب هایم پریدی باز دوست داشته باشی بخوابی
وقتی هم که بیدار می‌شوی، دل و دماغ سر کار رفتن نداشته باشی!

بهزاد 4 مرداد 1391 ساعت 12:11 http://pandari.blogfa.com

جواب کامنتم را متوجه نشدم؟
احساس میکنم سوالی باشد

یعنی: گوئی .پنداری .دوستمان دارد
یعنی اینجور نشون میده که دارد .

شـ ـاسـ ـو ـآ 6 مرداد 1391 ساعت 00:03

گاه چشم به راه قاصدکی میشوی

که در جاده ی آمدنش هیچ بادی وزیدن نخواهد گرفت..

اما هی الکی به دلت صابون میزنی!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد