تو که چاره ای از عذاب نداری ، تنهایی را یاد بگیر و ساکت باش
من خوبم ....من آرامم......من قول داده امفقط کمیتو را کم اورده ام...
همش کمی نگاه کن ! (اشاره به حفره ی عمیق و سیاه پای چشم هایش )
اگر همه ی تنهایی هایم را زار زده باشم چه؟؟!!
اخ ...و روزی که باد آخرین نفسهایت را ببرد
نمیتونم ساکت باشم. سکوت مساوی با زیر سوال رفتن فلسلفه وجودیم میشه.
حالا که فکر میکنم میبینم نه سکوت، و نه حرف زدن !درد تنها آن است کهحرفهایی زده شوند و حرفهایی نه
پریشانی این روز های من به پریشانی زنی میماند که در اوج لذت ارضا نشده است.
جهان همان یک نفر بود ، که از حالِ ما بیخبر بود
خط چشمهاتمثل تذهیبحاشیه یک محراب مقدس است.من کافر را در این محرابغسل تعمید بده...
نبودی عزیزم ؟ خوبی؟
تنهایی را یاد بگیریاد بگیر تنهایی رایاد بگیر ...نوشتنشم سوزناکه
روزهای درجه ۲ همین روزهای تنهائی ان لابد !+ راستی آنچه فرموده بودین انجام شد ..خواستم بیایم بگویمتان جایی باز نبود از بس شب بود وبلاگتان .باز بررسی بفرمائید جا نینداخته باشم
یاد گرفتن و خو کردن به تنهایی خیلی سخته .......من همش دارم به خودم می گم باید اینو یاد بگیرم اما باز ته دلم نوازش می هواد اونم از نوع مردونه!
اخ ازین دور باطل ...
ساکت ؟ :دیمن و ساکت بودن ؟ اصن امکان نداره بانو اصرار نکن
خب حرف بزن ولی سنجیده !
ما که هممون تنهایی و سکوت رو خوب بلدیم بانو...+ اینجا خوبه ! اینجا خیلی خوبه ! سکوت در من نهادینه شده انگار که اینجا هم حرف نمی زنم !اما خیلی خوبه که هستید :)
عزیزکم ...خوبه که اینجائی هست که توئی بیایی و دلمان را دست بکشی از سر دلتنگی
برای برخی ها روزهای ِ درجه ۱ اند+ ممنون
آه
من خوبم ....من آرامم......من قول داده ام
فقط کمی
تو را کم اورده ام...
همش کمی نگاه کن ! (اشاره به حفره ی عمیق و سیاه پای چشم هایش )
اگر همه ی تنهایی هایم را زار زده باشم چه؟؟!!
اخ ...
و روزی که باد آخرین نفسهایت را ببرد
نمیتونم ساکت باشم. سکوت مساوی با زیر سوال رفتن فلسلفه وجودیم میشه.
حالا که فکر میکنم میبینم نه سکوت، و نه حرف زدن !
درد تنها آن است که
حرفهایی زده شوند و حرفهایی نه
پریشانی این روز های من به پریشانی زنی میماند که در اوج لذت ارضا نشده است.
جهان همان یک نفر بود ، که از حالِ ما بیخبر بود
خط چشمهات
مثل تذهیب
حاشیه یک محراب مقدس است
.
من کافر را در این محراب
غسل تعمید بده...
نبودی عزیزم ؟ خوبی؟
تنهایی را یاد بگیر
یاد بگیر تنهایی را
یاد بگیر ...
نوشتنشم سوزناکه
روزهای درجه ۲ همین روزهای تنهائی ان لابد !
+ راستی آنچه فرموده بودین انجام شد ..خواستم بیایم بگویمتان جایی باز نبود از بس شب بود وبلاگتان .باز بررسی بفرمائید جا نینداخته باشم
یاد گرفتن و خو کردن به تنهایی خیلی سخته .......
من همش دارم به خودم می گم باید اینو یاد بگیرم اما باز ته دلم نوازش می هواد اونم از نوع مردونه!
اخ ازین دور باطل ...
ساکت ؟ :دی
من و ساکت بودن ؟
اصن امکان نداره بانو اصرار نکن
خب حرف بزن ولی سنجیده !
ما که هممون تنهایی و سکوت رو خوب بلدیم بانو...
+ اینجا خوبه ! اینجا خیلی خوبه ! سکوت در من نهادینه شده انگار که اینجا هم حرف نمی زنم !اما خیلی خوبه که هستید :)
عزیزکم ...
خوبه که اینجائی هست که توئی بیایی و دلمان را دست بکشی از سر دلتنگی
برای برخی ها روزهای ِ درجه ۱ اند
+ ممنون
آه