« زن مویی را از دهانش بیرون کشید. پشت پیشخوان ایستاده بود نگاهش میکرد. تار موی کوتاه کمرنگی که مال ِزن نبود ، مالِ مرد هم ... زن دندانهای بالاییاش را روی زبانش کشید تا موی کس دیگری را از سیستم پیچیدهی حافظهی حسیاش پاک کند » ...