بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

بانوی اجاره ای

بعضی آدمـــا رو بـــاید رو تـخـت شنـاخـت

داستان ِ کوتاه ِ مردی که بلند زندگی کرد (سه -سه)

 

میگفت: این قضیه دوست دختر دوست پسر به عقیده من با قضیه زن و شوهر فرق زیادی ندارد و فکر می کنم که کار عجیبی است. به نظرم عجیب و غیر اخلاقی است که ما مردها قولهایی می دهیم که نمی توانیم سرش بمانیم. چه فایده دارد آدم چاخانکی به کسی بگوید که خوابیدن با او از خوابیدن باجذابترین زن ِخوشبویِ سینه گندهِ کـlـون بزرگ ِجهان کیف دار تر است. وقتی که نیست. چرا باید بگوید هیچ وقت ترکش نمی کند وقتی می داند که ماندن در طبیعت مردها نیست؟ نمی دانم فکر می کنم جامعه یعنی زنها که نظریاتشان هژمونی غالب جامعه است،ما مردها را وادار می کنند که یکی از غالبهای رایج را بپذیریم. آخرش ،ما چاره ای جز تسلیم نداریم.